خاطرات مامور سابق وزارت اطلاعات؛ قسمت شانزده: ماجرای پر رمز و راز گروه «فرزاد قلعه گلابی»
زن و بچه اولش هم میخواستند قاچاقی از یکی از مرزها به فرزاد بپیوندند. به مسئول بعدی گروه که بعد از قلعه گلابی سرکرده بود، گفتیم آقا جان شما مسلمان هستید، حالا عقیدهتان برای خودتان ما هم مسلمان هستیم، ما عقیدهمان برای خودمان ولی غیرت یک مسلمان اجازه نمیدهد این خانم را دست قاچاقچیها بدهید ببرند هر موقع خواستید بروید، به صورت رسمی از فرودگاههای ما بروید. هیچ منعی هم برای او به وجود نمیآوریم چون میدانستیم حتماً وسط راه خفتگیری میکنند و اموال و ناموسشان تحت فشار قرار میگیرند، ما به خودمان اجازه نمیدادیم دست روی دست بگذاریم که چنین اتفاقی بیفتد.
منبع خبر : انتخاب - کل اخبارلینک خبر : اینجا کلیک کنیدتاریخ انتشار : 18 اسفند 1403ساعت انتشار : 15:26:10