اکو فود

نخستین سایت خبر خوان صنایع غذایی و کشاورزی

امروز : یک شنبه 2 دى ماه 1403
آخرین به روز رسانی:
یک شنبه 2 دى ماه 1403 ساعت: 10:25:33

روستایی که مرد ندارد!

روستایی که مرد ندارد!

ماه در آسمان پیدایش شده و سکوت این روستای کوچک در ارمنستان را فراگرفته است. از کنار زمین شخم زده شده‌ عبور می‌کنیم تا به دیوار سنگیِ یک خانه آجری برسیم. در اینجا کودکان به خوابی عمیق فرو رفته و کتری روی اجاق است.

منبع خبر : ایانا - اصلیلینک خبر : اینجا کلیک کنیدتاریخ انتشار : 23 تیر 1394ساعت انتشار : 17:17:19
ماه در آسمان پیدایش شده و سکوت این روستای کوچک در ارمنستان را فراگرفته است. از کنار زمین شخم زده شده‌ عبور می‌کنیم تا به دیوار سنگیِ یک خانه آجری برسیم. در اینجا کودکان به خوابی عمیق فرو رفته و کتری روی اجاق است.   به گزارش خبرگزاری کشاورزی ایران(ایانا) به نقل از "سی ان ان"، زنی پچ‌پچ‌کنان با تلفن حرف می‌زند. از صدای او خستگی نمایان است، اما نمی‌توان منکر هیجان صدایش شد.   با سپیده‌دم، زنی دیگر از خواب بیدار شده و شالی را دور سر خود می‌پیچد. او آماده صبحی دیگر می‌شود. زن با یک چوب‌دستی محکم، دام را از طویله خارج کرده و آن‌ها را به محل همیشگی می‌برد. چوپان روستا از آنجا وظیفه چرای حیوانات را بر عهده می‌گیرد.       زنی دیگر با دستان پینه خورده و خط میان ابروانش بر روی کپه سیب‌زمینی‌ها خم شده و با خستگی تمام آن‌ها را پوست می‌کند. او در حال آماده کردن غذای خانواده است.   در روستای لیچک (Lichk) در ارمنستان نظیر این زنان کم نیستند. اما چیزی که به ندرت در آنجا یافت می‌شود «مرد» است. شوهران این زنان هزاران کیلومتر آن‌طرف‌تر هستند.   به دلیل شرایط بد اقتصادیِ این روستا، 90 درصد مردان برای انجام کارهای ساختمانی به روسیه رفته‌اند تا بتوانند پول بهتری دربیاورند. بنابراین، زنان به مدت هشت تا 9 ماه این روستا را می‌چرخانند.     این زنان قوی و محکم هستند. صبر و قدرت مثال‌زدنی‌شان کمک کرده تا آن‌ها شجاعانه از خانواده و روستای خود مراقبت کنند. جولین پربرِل عکاسی است که در منطقه قفقاز کار می‌کرده است. او شایعه‌ای شنید که در روستایی زنان بدون مردان زندگی می‌کنند. او و مترجمش کمی تحقیق کردند و فهمیدند که این شایعه صحت دارد. او دو هفته در سپتامبر 2013 را صرف ثبت تصاویری از زندگی زنان لیچک کرده بود.   پبرل این دو هفته را در کنار انوش و روزانا مانده بود. همسران این دو نیز در روسیه مشغول به کار بودند. روابط اجتماعی بین زنان در اینجا بسیار قوی است. همه کارهای روستا مانند دامداری، کشاورزی و تهیه نان به شکل گروهی انجام می‌شود.     البته به این شکل نیست که هیچ مردی در اینجا پیدا نشود. می‌توان زیر سایه دیوارهای آجری را با دقت نگاه کرد تا مردان مسن را با کلاه آفتاب‌گیرشان دید. آن‌ها داستان تعریف می‌کنند و بر روی میزهای چوبی بازی می‌کنند. برای دانش‌آموزانی که خوب درس نمی‌خوانند و بازیگوشی می‌کنند، این مردان حکم پدری سخت‌گیر را دارد. حتی با وجود این مردان، باز هم زنان تمام کارهای روستا را انجام می‌دهند.     انوش و روزانا آن اوایل از احساسات خود حرفی نمی‌زدند. اما به مرور، آن‌ها کمی از رازهایشان را برملا ساختند. آن‌ها می‌گویند: «با اینکه زنان روستا اغلب به شوهران خود اطمینان دارند، اما نگرانیم که آن‌ها در روسیه زندگی مخفیانه‌ای نیز داشته باشند. از همه بدتر این است که آن‌‎ها دیگر هرگز برنگردند. البته ما سعی می‌کنیم زیاد به این چیزها فکر نکنیم.»/