سهم بخش کشاورزی طی سالهای 1389 به یکباره از 12.16 به 15.85 درصد در سال 1391 رسید که نشان از افزایش سهم 2.85 درصدی مصرف برق بخش کشاورزی نبست به کل مصرف برق در کشور است.
منبع خبر : ایانا - اصلیلینک خبر : اینجا کلیک کنیدتاریخ انتشار : 20 مهر 1394ساعت انتشار : 10:27:22
سهم بخش کشاورزی طی سالهای 1389 به یکباره از 12.16 به 15.85 درصد در سال 1391 رسید که نشان از افزایش سهم 2.85 درصدی مصرف برق بخش کشاورزی نبست به کل مصرف برق در کشور است.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری کشاورزی ایران (ایانا)، در آخرین پژوهشی که با عنوان "بررسی روند مصرف انرژی در بخش کشاورزی طی پنج برنامه توسعهای در کشور" توسط مؤسسه پژوهشهای برنامهریزی، اقتصاد کشاورزی و توسعه روستایی انجام شده، روند رشد مصرفی حاملهای انرژی در بخشهای مختلف بررسی شده است.
در این بررسی آمده است: افزایش مصرف نهایی انرژی از سال 1368 تا سال 1389 عمدتاً ناشی از رشد مصارف نهایی انرژی به ترتیب در بخشهای حمل و نقل، خانگی، تجار و صنعت بوده است. البته این روند بد از هدفمندی یارانه انرژی در اواخر سال 1389 بهصورت خانگی، تجاری، صنعت و حمل و نقل تغییر یافته است و میزان مصرف انرژی بخش صنعت نسبت به بخش حمل و نقل کمی افزایش یافته است. از آنجا که مصرف انرژی در نیروگاهها مصرف نهایی نبوده، بلکه مصرف واسطهای است؛ لذا میتوان گفت که نقش بخش خانگی و تجاری و نیز بخش حمل و نقل و صنعت در افزایش مصرف نهایی انرژی کشور دارای اهمیت درجه اول است.
همچنین سهم مصرف انرژی پالایشگاهها و بخش کشاورزی از سال 1346 تاکنون همچنان ناچیز بوده است. پس میتوان گفت که بخش کشاورزی تقریباً کمترین سهم را زا تقاضای نهایی انرژی بخشها دارد، این در حالی است که بخش کشاورزی بهتنهایی نقش بسزایی در افزایش ارزش افزوده و کاهش نرخ بیکاری کشور ایفا میکند و با اختصاص میزان بیشتری از سهم مصرف انرژی در این بخش که عمدتاً در بهکارگیری تجهیزات و ماشینالات و تهیه روشها و فرآیندهای مدرن و لازمه کشاورزی صنعتی، متجلی میشود، میتوان نقش این بخش را در اقتصاد کشور بسیار بارزتر و چشمگیر کرد.
این بررسی میافزاید: باید سیاستهای مناسبی را در راستای از بین بردن موانع بر سر راه مصرف حاملهای انرژی در بخش کشاورزی اتخاذ کرد. بنابراین میتوان گفت که پس از انقلاب صنعتی، انرژی به گونههای مختلفی در روند توسعه و پشرفت بخش کشاورزی بهکار گرفته شده است. به نحوی که از انرژی بهعنوان یکی از نهادههای ثانویه در کنار دیگر عوامل اولیه (کار و سرمایه) در فرآیند تولیدات این بخش نام برده میشود. در این بین حاملهای انرژی مورد استفاده در بخش کشاورزی، بهطور عمده برق و گازوئیل هستند که به دو صورت مستقیم و غیرمستقیم در بخش کشاورزی مورد استفاده قرار میگیرد. در این راستا، حاملهای انرژی مورد مصرف بهصورت مستقیم عمدتاً جهت تأمین سوخت تلمبههای آبیاری و نیز بهعنوان نیرو محرکه لازم ماشینآلات و گرم کردن فضای گلخانهها، دامداریها و مرغداریها و... نیز مورد استفاده قرار میگیرد. همچنین روند مصرف غیرمستقیم حاملهای انرژی در فرآیند تولید نهادههای مصرفی و واسطهای مورد نیاز بخش کشاورزی همچون تهیه کودهای شیمیایی، سموم، عملآوری بذور اصلاحشده و... است.
این پژوهش به بررسی روند رشد مصرفی حاملهای انرژی در بخش کشاورزی پرداخته و آورده است: طی چهار برنامه توسعه اقتصادی کشور حاکی از آن است که میزان آن از 31.6 میلیون بشکه معادل نفت خام به 38.6 میلیون بشکه معادل نفت خام افزایش یافته است. با این وجود، متوسط سهم مصرف نهایی بخش از متوسط کل مصرف نهایی کشور از 9.2 به 6.5 درصد رسیده است که این امر بیشتر در برنامه سوم و چهارم توسعه رخ داده است. در برنامه چهارم توسعه که یکی از مهمترین برنامههای توسعهای تدوینشده در ایران است که در آن بهدلیل عدم اعتقاد دولت به برنامههای مذکور بیشتر شاخصهای آنها تحقق نیافت. برنامه چهارم توسعه به نحوی طراحی و تدوین شده بود که در این برنامه باید برای بخش کشاورزی مقدار تولید سالانه بهطور متوسط 4.6 درصد و نرخ بهرهوری عوامل تولید معادل 2.2 درصد افزایش مییابد. بدیهی است که با توجه به محدودیت منابع طبیعی در کشور، افزایش 4.6 درصدی مقدار تولید با بهبود عملکرد بهرهبرداریها و به کار بستن روشها و فناوریهای نوین از طریق کاربرد صحیح ادوات و تجهیزات و ماشینهای کشاورزی مناسب میسر میشد که متأسفانه در این برنامه صورت نگرفت.
این بررسی میافزاید: روند مصرف نهایی انرژی بخش کشاورزی طی سالهای 92 - 1367 بیانگر آن است که مصرف فرآوردههای نفتی روند رو به کاهشی را پیموده و برعکس حاملهای برق و گاز طبیعی بهعنوان جایگزین نفت گاز، آنچنان روند صعودی را در پی داشتهاند که توانستهاند کاهش مصرف انرژی بخش از نفت گاز، بهعنوان سوخت غالب در بخش را جبران کنند.
سهم 50 درصدی فرآوردههای نفتی در تأمین انرژی بخش کشاورزی
این بررسی سهم حاملهای انرژی در بخشهای مختلف کشاورزی را عنوان کرده که شامل چهار زیربخش زراعت و باغبانی، دامپروری و شکار، جنگلداری و ماهیگیری است. همچنین حاملهای انرژی مختلفی شامل بنزین، گازوئیل، نفت سفید، گاز طبیعی (مورد استفاده غیرمستقیم در تهیه نهادههای کشاورزی و بهصورت مستقیم توسط کشاورزان)، زغالسنگ و برق (تولیدشده از سوختهای فسیلی و هستهای) مورد استفاده قرار گرفته است.
تقاضای حاملهای انرژی در بخش کشاورزی، عمدتاً برای تأمین نیروی محرکه لازم برای موتورپمپهای آبیاری، نیروی محرکه ماشینآلات و تجهیزات این بخش مورد استفاده قرار میگیرد. همچنین از بین انواع حاملهای انرژی موجود، برق و فرآوردههای نفتی از عمدهترین حاملهای انرژی مورد مصرف در این بخش محسوب میَود.
همچنین کل مصرف فرآرودههای نفتی در سال 1391، 422 میلیون بشکه معادل نفت خام بوده که سهم بخش کشاورزی 5.72 درصد از آن است.
فرسودگی تکنولوژی تولید، مصرف نفت گاز را بالاتر از نرم جهانی تخمین زده
این پژوهش مصرف عمده نفت گاز در بخش کشاورزی را مربوط به سه زیربخش "مرغداری"، "زراعت (غلات، سیفی، حبوبات و سبزیجات) و کشتهای گلخانهای" و "دامداری و پرورش آبزیان" دانسته و میافزاید: سهم مرغداری از این میزان مصرف در زیربخش کشاورزی بسیار بالا است. بهطوری که در سال 1391، مرغداریها 40 درصد کل مصرف نفت گاز بخش کشاورزی (1.5 میلیون لیتر) که 4.3 درصد از کل مصرف نفت گاز کشور را به خود اختصاص دادهاند. از آنجا که با توجه به ارزان بودن گوشت مرغ نبست به گوشت قرمز پیشبینی رشد بالای افزایش تولید مرغ نیز در سالهای آینده، محتمل بهنظر میرسد، بنابراین بهینهسازی مصرف سوخت در مرغداریها برای دستیابی به صرفهجویی در مصرف از اهمیت زیادی برخوردار است.
همچنین مصرف انرژی در خشککنهای شالی، خشککنهای توتون و همچنین ماشینآلات کشاورزی نیز هست که تاکنون تدوین معیار آنها صورت نگرفته است.
همچنین بهدلیل فرسودگی و قدیمی بودن تکنولوژی تولید این ماشینالات در کشور، مصرف نفت گاز این ماشینآلات بالاتر از نرم جهانی تخمین زده شده است.
بخشی از برق مصرفی در مصارف گرمایشی بهمنظور گرم کردن فضای گلخانهها، دامداریها و مرغداریها مورد استفاده قرار میگیرد و قسمت دیگری از برق مصرفی در بخش کشاورزی نیز برای سرمایش و روشنایی اختصاص مییابد. دلیل اصلی روند تسریع رشد مصرف برق در بخش کشاورزی، به اجرای سیاستهای کلان کشور در بخش انرژی، در راستای برقدار کردن چاههای آب کشاورزی برمیگردد. با توجه به سیاست مزبور، با افزایش مصرف برق در برقدار کردن چاههای آب، به میزان قابل توجهی در مصرف گازوئیل صرفهجویی شده است.
بر اساس ترازنامه انرژی سال 1391 مصرف برق در چاههای بخش کشاورزی در سال 1368، سهزهار و 352 میلیون کیلووات ساعت بود که با برقی شدن پمپهای آب کشاورزی به حدود 24 هزار و 530 میلیون کیلووات سرعت در سال 1393 رسیده است.
انتقال مشترکان صنعتی به کشاورزی عامل جهت تعرفهای کشاورزی
سهم مصرفکنندگان نهایی در کل مصرف برق (درصد)
شرح
1384
1385
1386
1387
1388
1389
1390
1391
خانگی، عمومی و تجاری
50.94
51.58
51.01
51.18
51.38
51.03
45.49
45.49
صنعت
33.65
33.16
33.53
33.29
33.9
33.89
36.5
36.5
حمل و نقل
0.08
0.1
0.11
0.15
0.16
0.16
0.19
0.19
کشاورزی
12.16
12.03
11.43
12.89
12.43
13
15.85
15.85
سایر مصارف
3.18
3.14
2.92
2.49
2.13
1.92
1.98
1.98
کل مصرف برق
100
100
100
100
100
100
100
100
تغییرات گروههای تعرفهای کشاورزان همزمان با اجرایی شدن فاز نخست هدفمندی در سال 1389، به یکباره این نسبت را به 15.85 درصد در سال 1391 رسیده است. این امر بیانگر افزایش سم 2.85 درصدی مصرف برق بخش کشاورزی نسبت به کل مصرف برق در کشور است؛ لذا نمیتوان تمامی این افزایش را مربوط به سیاست صرفهجویی در مصرف سوختهای فسیلی و برقدار کردن موتور تلمبههای چاههای آب کشاورزی و پایین بودن قیمت برق نسبت به سایر بخشها و سایر حاملها دانست. چرا که بعد از سال 1389 یک جهش تعرفهای در بخش کشاورزی از 46.8 ریال به 125.7 ریال مشاهده میشود.
عمده دلیل این مسئله انتقال مشترکان بخش صنعت به بخش کشاورزی است. در صورتی که تعرفه های بخشهای منتقلشده به ماهیت کشاورزی همان تعرفههای قبلی (تعرفه بخش صنعت) بوده و تنها بهصورت اسمی از بخش صنعت به کشاورزی منتقل شدهاند./
A-940720-01