
14 درصد جمعیت کشور را زنان روستایی تشکیل میدهند که با تکیه بر مهارت دستهای پینهبسته خود، در کنار همسران خود در حال کارآفرینی و کسب درآمد در روستاها هستند. زنانی که فاقد ردیف بودجه مستقل ملی هستند و با وجود آنکه سهم قابل توجهی از جمعیت 76 میلیون نفری کشور را به خود اختصاص میدهند، کمتر در برنامهریزیها به چشم میآیند؛ حتی وقتی شعار "روستا، کانون مرکز توسعه" را سران اقتصادی کشور فریاد میکنند. زنان روستایی که تنها با یک دفتر در وزارت جهاد کشاورزی باید بتوانند مردان خود را به ماندن در روستاها امیدوار نگاه دارند، شاخصهای رفاه…
منبع خبر : ایانا - اصلیلینک خبر : اینجا کلیک کنیدتاریخ انتشار : 04 مرداد 1394ساعت انتشار : 10:57:20
14 درصد جمعیت کشور را زنان روستایی تشکیل میدهند که با تکیه بر مهارت دستهای پینهبسته خود، در کنار همسران خود در حال کارآفرینی و کسب درآمد در روستاها هستند. زنانی که فاقد ردیف بودجه مستقل ملی هستند و با وجود آنکه سهم قابل توجهی از جمعیت 76 میلیون نفری کشور را به خود اختصاص میدهند، کمتر در برنامهریزیها به چشم میآیند؛ حتی وقتی شعار "روستا، کانون مرکز توسعه" را سران اقتصادی کشور فریاد میکنند. زنان روستایی که تنها با یک دفتر در وزارت جهاد کشاورزی باید بتوانند مردان خود را به ماندن در روستاها امیدوار نگاه دارند، شاخصهای رفاه ناچیز روستایی را با آرزوهایی که برای فرزندانشان در روستا دارند، تطبیق دهند و بدون داشتن بازاری برای محصولاتی که با چشم و دست روزها و شبها وقت میگذرانند، باید با چالشهای حقوقی و اقتصادی دست و پنجه نرم کنند؟
استانداردی برای صنایع دستی و محصولات تولیدشده در روستاها وجود ندارد. بر همین اساس، کشاورزان و زن روستایی نمیتوانند کد بهداشتی و برندی برای کالاهای تولیدشده خود حک کنند. این تراژدی غمبار، حکایت آنانی است که تلاش میکنند روستاها را بهعنوان کانونهای تولید جابیندازند، اما چون در برنامهریزیها، روستاها کمتر از شعار وجود دارد، هیچگاه نمیتوانند سهمی از برنامهریزیهای کلان توسعه داشته باشند و فضایی برای درآمد و بهبود کسب و کار خود ایجاد کنند.
درباره زنان روستایی و نخبگان تسهیلگری که در گوشهگوشه زادبومشان به کارآفرینی مشغولند و مظلومانه به درآمدهای محدود خود چشم دوختهاند، با فروغ بنیهاشم، مشاور وزیر و رئیس دفتر امور زنان روستایی و عشایری وزارت جهاد کشاورزی، به گفتگو نشستهایم.
زنان روستایی چه بخشی از جامعه را تشکیل میدهند؟
زنان روستایی و عشایری با 10 میلیون نفر جمعیت، 14 درصد جمعیت کشور را به خود اختصاص میدهند و از این تعداد پنج میلیون نفر که بالاتر از 18 سال دارند، آماده ورود به بازار کسب و کار، متقاضی اشتغال و نیازمند داشتن درآمد هستند.
مهاجرت چه تأثیری در ترکیب جنسیتی روستاها گذاشته است؟
اگرچه زنان روستایی و عشایری بهعنوان یکی از اعضای کشاورزی، بهصورت خانوادگی همواره در تأمین معیشت خانوار نقش مهمی بر عهده داشتند، اما در دهه اخیر بهدلیل مهاجرت مردان و جوانان، نقش آنها در اقتصاد خانواده و روستا به مراتب بیشتر شده است.
با پررنگ شدن نقش اقتصادی زنان در کنار نقشهای فرهنگی و اجتماعی که از دیرباز به عهده زنان بوده است، وزارت جهاد کشاورزی برنامه توانمندسازی زنان روستایی و عشایری را در چارچوب ظرفیتسازی و نهادسازی دنبال میکند.
برنامه توانمندسازی وزارت جهاد کشاورزی مشخصاً چه برنامهای است؟
برنامه توانمندسازی در وزارت جهاد کشاورزی متأثر از این رویکرد و طرز تلقی از توسعه است که زنان تنها ذینفعان و بهرهبرداران از مواهب توسعه نیستند. آنها یکی از مشارکتکنندگان و کمککنندگان جدی به برنامههای توسعه محسوب میشوند و در فرآیند توسعه و توسعهنیافتگی سهیم هستند. از این رو چنانچه از برنامههای توسعه کنار گذاشته شوند، برنامههای توسعه دچار تأخیر و نقصان شده و نتایج آن ابتر میماند.
زنان تسهیلگر روستایی چه تعریفی دارند؟
در حوزه ظرفیتسازی دفتر امور زنان روستایی و عشایری وزارت جهاد کشاورزی که از سال 1379 خورشیدی طرح انتخاب، آموزش و ساماندهی زنان روستایی و عشایری را اجرا کرده است، زنان تسهیلگر توسعه روستایی با تسهیل ارتباط بین سازمانهای دولتی و غیردولتی با جامعه محلی ضمن توجه و رعایت موازین و ارزشهای فرهنگی و اجتماعی جامعه روستایی و عشایری، زنان تسهیلگر تعریف شده و زمینه مشارکت آنها در حوزه اقتصادی و اجتماعی فراهم شد.
این افراد، بومی روستا و عشایر هستند و توسط خود روستاییان انتخاب میشوند و از مقبولیت اجتماعی نزد مردم برخوردارند. دفتر امور زنان با ارائه آموزشهای مختلف تسهیلگری، توسعه روابط اجتماعی، مشارکت اقتصادی و تقویت خودباوری، شرایط بروز و ظهور استعدادهای ذاتی و ظرفیتهای درونی آنها را فراهم میکند و به آنها فرصت میدهد تا با جلب مشارکت سایر آحاد جامعه محلی بهویژه زنان و با شناسایی استعدادها و ظرفیتهای محلی، زمینه رشد و توسعه اقتصادی و اجتماعی خود را فراهم کنند.
چه تعداد زنان تسهیلگر شناسایی شده است؟
در حال حاضر بیش از هفتهزار نفر تسهیلگر توسعه روستایی و 10 تسهیلگر عشایر در سراسر کشور وجود دارد. این افراد در جلب مشارکت زنان در اجرای پروژههای مختلف در دستگاههای مختلف اعم از بهداشتی و آموزشی نقش مؤثر دارند. در واقع، فرآیند انتخاب و توانمندسازی آنها از طریق وزارت جهاد کشاورزی انجام میشود، اما کارکرد آنها فراسازمانی است و همه فعالیتهای مرتبط با زنان روستایی و عشایری را پوشش میدهند. تعدادی عضو شورای اسلامی روستا و حتی بهعنوان دهیار منسوب شدهاند.
زنان روستایی چقدر در پروژههای اقتصادی و جذب سرمایه موفق بودند؟
در موضوع نهادسازی، مهمترین برنامه دفتر امور زنان روستایی و عشایری توسعه تجهیز صندوقهای اعتبار خرد زنان روستایی و عشایری بود که از سال 1380 شروع شد و تاکنون به بیش از 800 صندوق روستایی و 80 صندوق عشایری رسیده است. این صندوقهای خرد با پساندازهای مردمی شکل گرفته و تقویت میشوند و نقش دفتر، ارائه آموزشهای لازم به اعضا برای انجام کار گروهی و مشارکتی مانند مدیریت یک نهاد مالی و محلی است. در حال حاضر این صندوقها بیش از سه میلیارد تومان سرمایه و 30 هزار نفر عضو دارند که از محل وام و اخذ تسهیلات توانستهاند کارآفرینی کنند و به بهبود فضای کسب و کار خود بپردازند.
در چارچوب اقتصاد مقاومتی چه برنامهای برای حمایت از زنان روستایی دارید؟
برنامههای حمایتی از زنان روستایی در چارچوب اقتصاد مقاومتی در حال تدوین و رایزنی است، اما یکی از مهمترین آنها توسعه صندوقهای اعتبار خرد و شبکهسازی آنها در سطح شهرستانها است. هرچند این فعالیت با همکاری شرکت مادرتخصصی حمایت از توسعه سرمایهگذاری کشاورزی از سال 1389 با حمایت 49 درصدی دولت آغاز شده، اما بهعلت زمینهسازی برای افزایش سرمایه صندوق که با تکیه بر مشارکت و توانمندیهای محلی شکل میگیرد، از مهمترین ابزارهای حمایتی زنان در چارچوب اقتصاد مقاومتی است.
وضعیت بودجه زنان روستایی و عشایری چگونه است؟
دفتر امور زنان روستایی و عشایری ردیف بودجه مستقل ملی ندارد، اما از محل ردیف استانی طرح آموزش و اشتغال خانگی زنان روستایی و عشایری حدود یک میلیارد تومان بودجه اختصاص پیدا میکند. هرچند در سطح ملی نیز بهدلیل وجود تجارب مؤثر و مفید این دفتر با همکاری سایر دستگاهها از طریق انعقاد تفاهمنامه اقدام به جذب بودجه برای اجرای پروژهها شده است.
رایزنیهای دفتر برای جذب بودجه چقدر دستاورد داشته است؟
ایجاد تفاهمنامه با معاونتها و سازمانهای وزارتخانههای مختلف یکی از مسئولیتهای این دفتر است که در همین راستا طرح توسعه توتستانها و ترویج نوغانداری با همکاری معاونت امور تولیدات دامی و باغی وزارت جهاد کشاورزی از آن جمله است. همچنین طرح توسعه و تجهیز 520 صندوق اعتبار خرد روستایی و 80 صندوق عشایری نیز با همکاری صندوق کارآفرینی امید در حال اجرا است.
برای جذب بودجه و توسعه کارآفرینی زنان روستایی با سیستم بانکی به کجا رسیدهاید؟
بانک کشاورزی بهعنوان تنها بانک تخصصی حوزه تولید همواره حمایتهای ویژهای از روستاییان بهعمل آورده است. در زمان حاضر با این بانک در حال رایزنی برای همکاریهای مشترک در زمینه آموزش کارآفرینی و توسعه کسب و کار در بین زنان روستایی و عشایری بهویژه اعضای صندوقهای خرد هستیم. مدیران این بانک آمادگی خود را اعلام کرده و در مرحله تنظیم قرارداد بهسر میبریم.
تلهفود بهعنوان یکی از راهکارهای فائو بهشمار میرود. آیا دفتر امور زنان در این حوزه با توجه به ظرفیت بهکارگیری زنان روستایی و عشایری ورود کرده است؟
این دفتر از طریق همکاری با فائو در قالب پروژههای تلهفود، زمینه جذب بودجه برای توسعه فعالیتهای زنان را آغاز کرده است.
در اجلاس 1997 فائو با برنامه تلهفود مبارزه علیه گرسنگی را آغاز کرد و در 2002 اجلاس جهانی غذا بعد از پنج سال با هدف بالا بردن سطح تغذیه و استانداردهای زندگی، افزایش بازده، تولید محصولات کشاورزی، ارتقاء سطح زندگی جمعیت روستایی و تضمین رهایی بشریت از گرسنگی آغاز شد. در همین راستا، فعالیتهای دفتر امور زنان برای مشارکت در پروژههای تلهفود در قالب طرحهای پرواربندی گوسفند، پرورش شترمرغ، محصولات آبزی، تهیه غذاهای سنتی خانگی و همچنین ترشی و مربا در دستور کار قرار دارد.
جهت توسعه کسب و کار و اشتغال چه چالشهایی پیش رو دارید؟
با وجود همه تلاشهای گفته شده و برنامهها برای ایجاد درآمد، بهبود معیشت، فعال کردن فضای کسب و کار و در یک جمله زندگی بخشیدن به جامعه روستایی و عشایری، تعلق و ماندگاری به زادبوم چالش بزرگی وجود دارد و ان هم میل مهاجرت روستاییان به شهرها است.
توسعه پایدار در صورتی که ابعاد اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی آن مورد توجه قرار گیرد، نیازمند نگاه همهجانبه به روستا در چارچوب توسعه محلی است، به این معنا که روستا بهعنوان کانونهای تولید باید محور توسعه قرار گیرند و با در نظر گرفتن نیازهای روستایی، ازجمله ایجاد درآمد و افزایش شاخصهای رفاه، انگیزههای مهاجرت به شهرها را کاهش داد.
وضعیت آموزش در روستاهای کشور را چطور ارزیابی میکنید؟
در دهههای اخیر، هرگاه سخن از ایجاد اشتغال و رفع بیکاری به میان آمده، پای ارقام میلیاردی تسهیلات و اعتبارات به وسط آمده است؛ حال آنکه آموزش، توسعه اجتماعی، ترویج فرهنگ کار و تلاش و کارآفرینی بهجز افزایش دانش و مهارت میسر نخواهد شد. تسهیلات بدون آموزش، انگیزه، شناخت، دانش و دانایی تنها بدهکاری را به بیکاران میافزاید، لذا آموزش و توانمندسازی بهویژه در جامعه روستایی که پتانسیل عظیمی در خود دارد، باید در کنار تسهیلات بانکی بهعنوان یک بسته توأم دیده شود تا خروجی آن کارآفرینی باشد.
برنامه آموزش و ترویج کشاورزی چقدر مورد توجه مسئولان قرار دارد؟
در سالهای اخیر آموزش و ترویج کشاورزی عملکرد ضعیفی داشته و بهدلیل محدودیتهای اعتباری و ساختاری، سطح پوشش خدمات آموزشی محدود شده است، بهطوری که ضریب نفوذ آموزشهای مهارتی روستاییان در سازمان آموزش فنی و حرفهای کشور در سال 93 چهار درصد بوده است. این امر تهدید جدی در فرآنید توانمندسازی و توسعه اجتماعی، اقتصادی مناطق روستایی است که اقتصاد آن بر مبنای کشاورزی نهاده شده است.
امید میرود در برنامه ششم توسعه، موضوع آموزش و ترویج کشاورزی بهعنوان بخشی از جریان توسعه اجتماعی و اقتصادی مورد توجه جدی مسئولان قرار گیرد و شرایط لازم برای گسترش سطح خدمات آموزشی و ترویجی فراهم شود.
بازارسازی و بازاررسانی محصولات روستایی چگونه است؟
از مهمترین چالشهای کسب و کار خرد روستایی و عشایری که عمده فعالیتهای زنان در این حوزه تعریف میشود، آسیبپذیری محصولات تولیدشده و دسترسی ضعیف تولیدکنندگان به بازارهای عرضه و فروش است. چنانچه موضوع کد بهداشتی و برندسازی را نیز به آن بیفزاییم، تراژدی عرضه محصولات روستاییان تکمیل میشود. حلقههای زنجیره عرضه محصولات تولیدی به هم وصل هستند و با ایجاد اشکال در یک حلقه، مابقی آنها نیز دچار مشکل میشود. بهعنوان مثال، فقدان کد بهداشتی مانع از عرضه گسترده محصولات در سطح وسیع است و بازار آن نیز خدشهدار میشود.
چگونه روستاییان میتوانند بهدنبال برندسازی باشند؟
نبود استانداردهای یکسان در ایجاد کارگاههای تولیدی در سراسر کشور و عدم تناسب شاخصهای مورد نیاز برای اخذ کد بهداشتی و برندسازی در شرایط جامعه روستایی، باعث شده روستاییان نتوانند محصولات خود را با کیفیت و انتظار مشتریان تطبیق دهند. هرچند روستاییان کارآفرین توانستهاند با تکیه بر دانش و مهارت دستهای خود، محصولاتی را تولید کنند، اما از آنجا که استانداردی برای کارگاههای تولیدی آنها تعریف نشده، عملاً از داشتن برندهای معتبر محروم هستند؛ لذا ناگزیرند محصولات خود را با قیمت بسیار پایین به دلالها و سودجویان بفروشند. مثلاً بهعنوان مثال حداقل در متراژ یکهزار متری برای کارگاه عرقیات، تفکیک فضاهای مختلف از سقف کاذب گرفته تا کاشی و سقف و سایر موارد برای گرفتن استاندارد، آنچنان هزینه ساخت و تجهیز کارگاه روستایی را بالا میبرد که هیچیک از روستاییان اعم از زن و مرد به سمت احداث این کارگاهها نمیروند./
گفتگو: خبرگزاری کشاورزی ایران (ایانا) - فاطمه مهردادیان
P-940504-01