در حالی که روستاها بهعنوان مهمترین مؤلفههای توسعه کشاورزی بهشمار میروند، در برنامهریزیها و برنامههای مدون در دولتهای گذشته کمتر دارای حامی مشخص بودند. سیل مهاجرت منفی از روستاها به شهرها و بالا رفتن میانگین سن روستاییان، از مهمترین معضلاتی است که امروز دست به گریبان روستاهای ایرانی شده است. روستاهایی که باید بهعنوان کانونهای تولید پایدار بهشمار روند، با وجود آنکه رنگ و لعاب شهری و مسکنهای زیبا به خود گرفته و در اخبار سخن از ورود اینترنت پرسرعت به روستاها میشود، کمتر مورد توجه جوانان روستایی هستند. چرا روستاها بهعنوان مهمترین مؤلفه تولید مورد توجه نیستند و حامی…
منبع خبر : ایانا - اصلیلینک خبر : اینجا کلیک کنیدتاریخ انتشار : 14 مهر 1394ساعت انتشار : 10:22:21
در حالی که روستاها بهعنوان مهمترین مؤلفههای توسعه کشاورزی بهشمار میروند، در برنامهریزیها و برنامههای مدون در دولتهای گذشته کمتر دارای حامی مشخص بودند. سیل مهاجرت منفی از روستاها به شهرها و بالا رفتن میانگین سن روستاییان، از مهمترین معضلاتی است که امروز دست به گریبان روستاهای ایرانی شده است.
روستاهایی که باید بهعنوان کانونهای تولید پایدار بهشمار روند، با وجود آنکه رنگ و لعاب شهری و مسکنهای زیبا به خود گرفته و در اخبار سخن از ورود اینترنت پرسرعت به روستاها میشود، کمتر مورد توجه جوانان روستایی هستند.
چرا روستاها بهعنوان مهمترین مؤلفه تولید مورد توجه نیستند و حامی مشخصی در انبوه وزارتخانه و سازمانها ندارند که بتواند برنامههای تدوینشده را بهصورت یکپارچه در روستاها اداره کند؟ آیا توسعه روستایی به صرف ساختن مساکن شهری و ورود اینترنت پرسرعت محقق میشود یا روستاییان و جوانان روستایی برای ماندن در روستاها نیاز به اشتغال، درآمد، خدمات آموزشی، رفاهی و بهداشتی دارند؟
در این باره با عبدالرضا مسلمی، مدیرکل دفتر امور تشکلهای کشاورزی سازمان مرکزی تعاون روستایی ایران که از کارشناسان توسعه روستایی است، به مناسبت 15 مهرماه نخستین سالروز گرامیداشت روستاها در تقویم ملی ایران به گفتگو نشستهایم که میخوانید:
وضعیت فعلی روستاهای کشور را چگونه ارزیابی میکنید؟
هرچند روستاها به عنوان قطب تولید بهشمار میروند، اما تولید محصولات کشاورزی و صنایع دستی در روستاها یکی از کارکردهای آنها بهشمار میرود. روستاها از منظر کارشناسان فرنگی، منظری از فرهنگ اجتماعی بکر و دستنخورده هر ملت هستند که کمتر دستخوش تغییرات وارداتی فرهنگی میشوند، اما با وجود آنکه 90 درصد فعالیتهای اقتصاد کشاورزی در مناطق روستایی اتفاق میافتد که بستر منابع طبیعی و جنگلها بهشمار میروند، روستاها نتوانستهاند همگام با سیاستهای توسعهای مورد توجه قرار گیرند و با وجود آنکه تکنولوژیهای کشاورزی وارد آنها شده، خود بهعنوان مؤلفه اصلی تولید مورد توجه نهادهای حاکمیتی نبودند، بهطوری که هیچ نهاد مشخصی که آنها را مدیریت واحد کند، تعریف نشده است.
مهمترین چالش روستاهای امروزی را چه ارزیابی میکنید؟
یکی از مهمترین چالشهایی که اکنون روستاهای کشور دست به گریبان آن هستند و به تبع آن آسیبهای فراوانی به روستاها متبادر شده است، ورود تکنولوژیهای روز به روستاها بوده است.
ورود تکنولوژی به روستا، به معنی اخص آن ماشینآلات به خودی خود بسیار تحسینشده است، اما این مسئله وقتی بهعنوان یک چالش مورد توجه قرار میگیرد که بدانیم با حضور ماشینها در روستاها، نیروهای مازادی که در روستا پیش از این اشتغال داشتهاند، کار خود را از دست داده و از آنجا که برای این نیروی مازاد هیچ برنامهای وجود ندارد، بهعنوان بیکار و در جستجوی کار و فعالیت روانه شهرها میشوند؛ بنابراین یکی از مهمترین دلایل مهاجرت روستاییان به شهرها، یافتن کار دائمی است که با ورود ماشینآلات به شکل جدی مورد بررسی قرار میگیرد.
چرا روستاها از مدار توسعه دور ماندهاند؟
با وجود آنکه برای تولید برنامهریزیهای مدونی صورت گرفت و در سند چشمانداز و برنامههای توسعه برای افزایش کمی و کیفی آن هدفگذاری شد، اما هیچگاه نتوانستیم فکر اساسی و یک دغدغه مشخص برای توسعه روستاها داشته باشیم.
درآمد و حفظ ارزش اقتصادی و تجارت در روستاها بهعنوان یکی از مهمترین مؤلفههای اثرگذار برای پویا ماندن جامعه روستایی بهشمار میرود که بهعلت نبود یک نهاد حاکمیتی در بدنه همه دولتها از گذشته تاکنون نتوانستهایم یک برنامه همهجانبه برای توسعه روستاها تدوین کنیم. برنامهای که بتواند ابعاد توسعه را در همه زیربخشهای آن بهصورت متوازن و مناسب پیگیری کند. اکنون 24 تا 25 میلیون روستایی که در 67 تا 68 هزار روستاهای کشور پراکنده هستند، دارای ساختار درستی برای هماهنگی در امور توسعه نیستند و دولتها هنوز درک نکردهاند که روستاها جدا از نگاههای شهری و ملی باید دارای چشمانداز و برنامهریزی سرزمینی منجر به توسعه روستایی شوند.
سازمان دهیاریها و شهرداریها، وزارت جهاد کشاورزی و برخی دیگر از نهادهایی که در حوزه روستا کار می کنند، آیا متولی حوزه کشاورزی بهشمار نمیروند؟
خیر. وزارت جهاد کشاورزی متولی تولید است، در حالی که توسعه روستاها از طریق وزارتخانههای مختلف و دفاتر گوناگون در این وزارتخانهها و سازمانها دنبال میشود، به این معنا که مثلاً در وزارت مسکن برای توسعه روستایی، دفتری مسئولیت بهبود ابنیه روستا را در نظر گرفته و در آموزش و پرورش نیز برای ارتقاء شرایط آموزشی، دفتر یا معاونتی اختصاص داده شده است، اما یک دستگاه واحد که بتواند نقشه راه برای توسعه روستایی تدوین کند، وجود ندارد.
واقعیت آن است، شکافی که در توسعه کالبدی، اجتماعی و اقتصادی شهرها و روستاها بهوجود آمده است، باعث شده مهاجرت بهعنوان یک مقوله مورد توجه قرار گیرد و شاخص درآمد بهعنوان اثرگذارترین جذبه مهاجرت معرفی شود.
در دولت یازدهم مشخصاً برای روستاها چه اقداماتی صورت گرفته است؟
قانونی تحت عنوان یکپارچه کردن مدیریت روستا هماکنون در کمیسیونهای مختلف مجلس شورای اسلامی در حال بررسی است که متولیان مختلفی نظیر وزارت جهاد کشاورزی، سازمان دهیاریها و شهرداریها و همچنین معاونت توسعه روستایی ریاست جمهوری را نامزد تولیگری بخش کشاورزی کرده است که این قانون در صورتی که به سرانجام برسد، میتواند به بسیاری از دغدغههای کارشناسان توسعه روستایی خاتمه دهد. این قانون بنا دارد تا به شکل یکپارچه، مدیریت واحد توسعه روستایی را به یک نهاد واگذار کند تا ابعاد مختلف توسعه روستا بهشکل متوازن پیگیری شود.
از سوی دیگر، برای نخستینبار در تاریخ ایران در دولت یازدهم، روز 15 مهرماه بهعنوان روز ملی روستا نامگذاری شده است که میتواند سنبل و نهادی برای تمرکز و توجه به روستاها قلمداد شود.
در سالهای اخیر شاهد آن هستیم که ابنیه و مساکن روستایی تغییرات جدی پیدا کرده و بافت روستاها متحول شده یا اینترنت ADSL به روستاها منتقل شده است. آیا چنین مؤلفههایی برای ماندگار کردن جوانان روستایی کافی است؟
دولتها موظف به امنیت اجتماعی - اقتصادی برای مردم و ملتهای خود هستند. ساخت مساکن روستایی وقتی زلزلههای متعدد نشان داد ابزارهای محلی و استفاده از خاک و گل نمیتواند ابنیه روستایی را در مقابل زلزله ایمن نگه دارد، تغییر بافت روستایی بهعنوان یکی از وظایف همه دولتها مورد توجه قرار گرفته؛ لذا مقاومسازی روستاها با ارائه تسهیلات ارزانقیمت در دستور کار قرار گرفت و نتایج بسیار رضایتبخشی نیز داشته است.
از سوی دیگر، بر اساس نص قانون، دولت موظف است خدمات رفاه اجتماعی و عمومی را در همه مناطق کشور ازجمله روستاها لحاظ کند؛ لذا انتقال تلفن و خدمات منشعب از آن نظیر اینترنت نیز یکی از وظایف ذاتی دولتها است که بهعنوان یکی از خدمات شهری مورد توجه قرار میگیرد و نمیتوان منتی برای انتقال خدمات شهری به روستاها گذاشت، اما برای جلوگیری از مهاجرت، باید مؤلفههای مهمترین مورد تأکید قرار گیرد که هنوز مورد توجه دولتها نیست.
مهمترین مؤلفههایی که برای جلوگیری از مهاجرت باید مورد توجه قرار گیرد، چیست؟
مطالعات و پژوهشهای مفصلی طی سالهای گذشته برای دلایل مهاجرت روستاییان به شهرها صورت گرفته است که بهصورت خلاصه میتوان گفت دو مؤلفه در مهاجرت نقش اساسی ایفا میکند. نخست مؤلفه اقتصادی یا اشتغال، میزان درآمد و اطمینان از تداوم درآمد از مهمترین آنان است. به این معنا که باید روستایی دارای شغل و درآمد معقولی باشد که بتواند به ماندگاری آن امیدوار باشد، وقتی کشاورز شغلی با درآمد مشخص و قابل قبول داشته باشد، خود میتواند برای افزایش خدمات رفاهی برنامهریزی کند.
از سوی دیگر، وقتی شغل مداومی در روستا وجود داشته باشد که روستایی ناگزیر نباشد شش ماه از سال را برای تأمین معیشت خانواده خود به حاشیه شهرها سفر کند، با فراغ بال بیشتری در روستاها ماندگار خواهد شد؛ مؤلفه دیگر اجتماعی است، به این معنا که خدمات رفاهی، آموزشی و بهداشتی است که با توجه به تنوعطلبی جوانان روستایی میتواند آنها را در روستاها ماندگار کند. جوان روستایی حق دارد از خدمات آموزشی مناسب برای پیشرفت تحصیلی فرزندان خود اطمینان داشته باشد. باید اعتماد لازم به جوانان روستایی داده شود که در صورت نیاز میتوانند از استاندارد کیفی خدمات بهداشتی و رفاهی برخوردار شوند تا بتوان آنها را برای ماندن در روستاها امیدوار کرد.
طرحهایی نظیر طرح شهیدرجائی و طرحهای حمایتی بهزیستی سالها است در روستاها اجرایی شدهاند، چرا منجر به ماندگاری جوانان روستایی نیستند؟
جوان روستایی وقتی میبیند پدران خود از زمانی که راه میافتند، مشغول فعالیت و تلاش در روستاها هستند، اما از کمترین خدمات رفاهی برخوردار نیستند و همانند شهریها که پس از 30 سال فعالیت بازنشست شده و یک مستمری بهعنوان حقوقی که بتواند معیشت آینده خانواده خود را تأمین کنند، دریافت نمیکنند؛ انگیزهای برای ماندن در روستاها ندارد. کشاورزی که فعالیت مستمر دارد، نیازی به حمایتهای نهادهای خیریهای ندارد. طرح شهیدرجائی و طرحهای نظیر آن در واقع طرحهای خیریهای هستند که به کشاورزان میانسال و کهنسال خدمات عمومی ارائه میکنند، اما جوان روستایی برای ماندگاری در روستای خود، نیازمند چنین خدماتی نیست و شایسته روستا و روستایی است که متناسب با فعالیتی که طی سالها عمر خود انجام میدهد، از ابزارهای بیمه و چترهای مختلف بیمهای استفاده کند، نظیر آنچه در کشورهای توسعهیافته وجود دارد.
صندوق بیمه اجتماعی کشاورزان، روستاییان و عشایر و ابزارهای اقتصادی - حمایتی نظیر آن چقدر میتوانند در توسعه روستاها مؤثر باشند؟
صندوق بیمه اجتماعی کشاورزان، روستاییان و عشایر هرچند خدمات حداقلی به روستاییان ارائه میکند، اما به لحاظ کمیت و کیفیت به حدی نرسیده است که بتواند بهعنوان یک ابزار اقتصادی قابل توجه و مؤلفه تأثیرگذار در اقتصاد روستا مورد توجه قرار گیرد. برای کنترل مهاجرت و تبعات ناشی از آن باید ساختار توسعه روستاها بهگونهای تغییر پیدا کند که جوان روستایی نیازی برای تأمین خدمات اولیه و حداقلی خود به شهرها نداشته باشند. زمانی که کشاورز بتواند از استاندارد خدمات آموزشی، بهداشتی، فرهنگی و رفاهی برخوردار باشد و دارای درآمدی مستمر باشد که بتواند برای آینده خود و خانواده برنامهریزی کند، دیگر به شهرها مهاجرت نخواهد کرد. چنین شرایطی اکنون در روستاهای ما حاکم نیست./
گفتگو: فاطمه مهردادیان
A-940714-01