شهروند ،رضا مهریزی| در نوامبر - دسامبر ١٩٦١، سازمان خواربار و کشاورزی مللمتحد ( FAO ) و مجمع عمومی سازمان مللمتحد قطعنامه مشترکی برای تأسیس برنامه جهانی غذا تصویب کردند و مقرر شد برنامه سه ساله آزمایشی در ژانویه ١٩٦٣ به مرحله اجرا درآید. درحقیقت چند ماه پیش از آن، برنامه جهانی غذا اجرايی شد؛ زمانیکه زلزله بوئینزهرا در ایران به وقوع پیوست، طوفان مهیبی تایلند را فراگرفت و کشور تازه استقلال یافته الجزایر پذیرای پنجمیلیون پناهنده بازگشتی شد. در این برهه نیاز فوری به کمک غذایی احساس و تهیه و توزیع آن به برنامه جهانی غذا محول شد.…
منبع خبر : ایانا - اصلیلینک خبر : اینجا کلیک کنیدتاریخ انتشار : 10 شهریور 1394ساعت انتشار : 11:17:20
شهروند ،رضا مهریزی| در نوامبر - دسامبر ١٩٦١، سازمان خواربار و کشاورزی مللمتحد ( FAO ) و مجمع عمومی سازمان مللمتحد قطعنامه مشترکی برای تأسیس برنامه جهانی غذا تصویب کردند و مقرر شد برنامه سه ساله آزمایشی در ژانویه ١٩٦٣ به مرحله اجرا درآید. درحقیقت چند ماه پیش از آن، برنامه جهانی غذا اجرايی شد؛ زمانیکه زلزله بوئینزهرا در ایران به وقوع پیوست، طوفان مهیبی تایلند را فراگرفت و کشور تازه استقلال یافته الجزایر پذیرای پنجمیلیون پناهنده بازگشتی شد. در این برهه نیاز فوری به کمک غذایی احساس و تهیه و توزیع آن به برنامه جهانی غذا محول شد.
بعد از آن زمان دیگر برنامه جهانی غذا بهعنوان آژانس پیشرو سازمان مللمتحد در مبارزه علیه گرسنگی بهطور مداوم در زمان بحران پاسخگو شده است. این آژانس جان افراد گرسنه و آسیبپذیر را با رساندن سریع مواد غذایی به آنها نجات میدهد، این آژانس بخشی از نظام سازمان مللمتحد است که بودجه آن به صورت داوطلبانه تأمين میشود.
برنامه جهانی غذا همچنین به گرسنگان کمک میکند تا امنیت غذایی برای آینده بهدست آورند. این کار از طریق پروژههایی که غذا را بهعنوان ابزاری برای ساختن سرمایهها، توسعه دانش و پرورش بیشتر و جوامع پویاتر بهکار میگیرند، انجام میگیرد.
برنامه جهانی غذا پنج هدف استراتژیک دارد که عبارت است از:
- نجات جان افراد و حمایت از امرار معاش در مواقع اضطراری
- جلوگیری از گرسنگی حاد و سرمایهگذاری برای آمادگی در مقابل بلایای طبیعی و کاهش اثرات آن
- بازگرداندن و بازسازی زندگی و امرارمعیشتها بعد از جنگ و بلایای طبیعی یا در شرایط گذار
- کاهش گرسنگی مزمن و کمبود تغذیه
- تقویت توانایی ملتها برای مهار گرسنگی از طریق سیاستهای واگذاری و خرید محلی
اولین عملیات امدادی برنامه جهانی غذا در زمان زلزله بوئینزهرا در ایران در سال ١٣٤١ شکل گرفت، زلزلهای که موجب مرگ حدود ۲۰هزار نفر شد. دهم شهریور ماه سالگرد وقوع این زلزله است، به همین مناسبت گفتوگویی داشتیم با نگار گرامی، نماینده این سازمان در ایران و دارا دربندی سرپرست واحد اطلاعرسانی و جذب منابع که در ادامه میخوانید:
برای شروع کمی در مورد برنامه جهانی غذا و فعالیتهایش توضیح دهید.
نگارگرامی: برنامه جهانی غذا یکی از آژانسهای تخصصی سازمانملل است که در زمینه مبارزه با گرسنگی در سطح جهان فعالیت میکند. همچنین بزرگترین آژانس بشر دوستانه سازمانملل نیز است، ما با بیش از ١٤هزار کارمند ، در بیش از ٨٠ کشور حضور داریم و در ٧٥ کشور پروژههای فعال داریم. اینکه میگویم در ٨٠ کشور حضور داریم، درحالیکه در ٧٥ کشور پروژه فعال داریم به این دلیل است که در کشورهای اهداکننده هم ما دفاتری داریم اما در این کشورها پروژهای نداریم. در سالگذشته برنامه جهانیغذا برای بیش از ٨٠میلیون نفر غذارسانی کرده است، درحالیکه آمار کل گرسنگان جهان ٨٧٠ تا ٨٨٠میلیون نفر است که البته نسبت به چند سالگذشته کاهش داشته، من یادم میآید سه،چهار سال پیش این رقم از مرز یکمیلیارد نفر گذشته بود، یعنی تاحدودی آمار گرسنگان جهان کاهش داشته. بهرغم جنگهای اخیر و بلایای طبیعی که دو دلیل مهم ایجاد گرسنگی در جهان هستند، در سالهای اخیر آمار گرسنگان کاهشیافته است. جزو اولین اهداف هزاره این مسأله بود که تا سال ٢٠١٥ آمار فقر و گرسنگی را در جهان به نصف برسانند، که متاسفانه برنامه جهانی به این هدف نرسید، اما تلاش برای دستیافتن به این هدف بسیار ارزشمند بود و در این زمینه بسیار خوب کار شد. درحال حاضر هم مجمع جهانی سازمانملل درحال بحث روی راهکارها و هدفگذاری تا سال ٢٠٣٠ است که هنوز مشخص نشده است.
امسال هفتادمین سال تأسیس سازمانملل در جهان است و به مناسبت جشن هفتاد سالگی سازمان مشغول جمعآوری اطلاعات درخصوص قدمت آژانسهای سازمانملل در ایران بودیم، درحال حاضر ١٧ آژانس در ایران فعالیت میکنند که در این میان برنامه جهانی غذا بعد از انقلاب در سال ١٣٦٦ در ایران فعالیت خود را شروع کرده است، قبل از انقلاب هم حضور داشته اما تنها کارهای توسعهای میکرده است. بعد از انقلاب و پس از چندسال تعطیلی؛ با درخواست دولت به منظور رسیدگی به امور پناهندگان افغان، دفتر برنامه جهانی غذا مجددا بازگشایی شد. فعالیت ما در ایران منحصرا مربوط به امور پناهندگان است که امداد غذایی به پناهندگان افغان و عراقی میرسانیم، تعداد پناهندگان عراقی درحال حاضر بسیار کم است چون بعد از سقوط صدام تعداد زیادی از این پناهندگان به کشورشان بازگشتند. درحال حاضر برنامه جهانی غذا ٣٠هزار نفر را در ایران تحت پوشش دارد. شاید برایتان این سوال به وجود بیاید که چرا بهرغم وجود بیش از یکمیلیون افغان در ایران، همه آنها تحتپوشش ما نیستند، دلیل این موضوع این است که ما در میهمانشهرها فعالیت داریم، میهمانشهرها، کمپهایی هستند که توسط وزارت کشور برای اسکان آسیبپذیرترین پناهندگان تأسیس شدهاند. ما در ١٩ میهمانشهر ذینفع داریم و این میهمانشهرها در سطح کشور پراکنده هستند و در یک جا متمرکز نیستند. پناهندگان این میهمانشهرها کسانی هستند که خارج از این کمپها امکان زندگی و امرار معاش برایشان فراهم نیست، عموما بسیار فقیر هستند و اکثر آنها زنان سرپرست خانوار، افراد سالمند و افرادی با بیماریهای مزمن هستند. عموما افرادی هستند که خارج از کمپها توانایی تأمین هزینه زندگی را ندارند. این افراد تحت پوشش غذایی ما هستند و کمکهای غیرغذایی هم توسط کمیسار عالی امور پناهندگان با همکاری و مشارکت وزارت کشور صورت میگیرد. شریک اجرایی ما اداره کل امور اتباع خارجی وزارت کشور است.
در جایی دیدم که شما علاوهبر تأمین غذای روزانه پناهندگان، کمکهای غذایی برای تشویق پناهندگان به ادامهتحصیل در نظر گرفتهاید، این کمکها به چه صورت است؟
نگار گرامی: درست است، ما به غیراز اینکه کمکهای غذایی میکنیم یعنی یک سبدغذایی ارایه میدهیم که پنج قلم از موادغذایی شامل آرد، برنج، شکر، روغن و حبوبات است. یک برنامه تشویقی- تحصیلی برای دختران داریم. این برنامه ١٠سال پیش شروع شد، در آن زمان ما متوجه شدیم خانواده ها مایل به فرستادن دختران شان به مدرسه نیستند، یعنی از کل دخترانی که در سن تحصیل بوده و در اردوگاهها حضور داشتند تنها ٣٠ درصدشان به مدرسه میرفتند و ٧٠درصد آنها در خانه کنار مادرانشان کار میکردند. ما تصمیم گرفتیم برای اینکه این خانوادهها را تشویق کنیم تا دخترانشان را به مدرسه بفرستند، طرحی را شروع کنیم که به آن برنامه « روغن در برابر تحصیل میگفتیم.» روغن هم به دلیل اینکه جزو اقلام گرانقیمت سبدغذایی خانوادهها بود، انتخاب شد. بهازای هر ماهی که این خانوادهها به دخترانشان اجازه تحصیل میدادند به آنها یک حلب ٤ کیلویی روغن میدادیم، این کار نتیجه خوبی دربر داشت و خانوادهها تمایل بیشتری به تحصیل دخترانشان نشان دادند. آخرین آماری که ما در این زمینه داریم این است که میزان تحصیل در بین خانوادهها، یعنی تعداد کسانی که ثبتنام میکنند و تا آخر سال به تحصیلشان ادامه میدهند به ٧٠درصد رسیده است، این طرح جزو طرحهای بسیار موفق ما بوده است. چون کار ما با موادغذایی است تشویقهای ما نیز در قالب موادغذایی صورت میگیرد.
سوالی که پیش میآید این است که آیا کمکهای برنامه جهانی غذا باعث نمیشود که پناهندگان دیگر تمایلی برای بازگشت به کشورهایشان نداشته باشند؟
نگار گرامی: این بحث همیشه وجود داشته است و ما فکر میکنیم اینطور نیست و کمکهای ما باعث ماندگار شدن پناهندگان نمیشود. یعنی تا زمانیکه پناهندگان اینجا هستند اگر تحصیل کنند و حرفهای یاد بگیرند، زمانیکه برمیگردند میتوانند فرد مفیدی برای کشورشان باشند و احتمال اینکه اگر اینجا چیزی فرا بگیرند و در کشور خودشان ماندگار شوند بسیار بیشتر از زمانی است که تحصیلنکرده باشند.
در درازمدت اگر نگاه کنیم جاذبهای که باعث ماندگاری آنها در میهمانشهرها شود، وجود ندارد و این موضوع خیلی وابسته به شرایطی است که در کشور مبدأ وجود دارد، زمانیکه ما با این پناهندگان صحبت میکنیم و میپرسیم آیا دوست دارند به کشورهایشان بازگردند یا نه، اغلب آنها ترسهای امنیتی دارند و میگویند امنیت لازم در کشورشان وجود ندارد. اگر مثلا افغانستان اندکی امنیتش تأمین شود و امکان اشتغال برای این پناهندگان فراهم شود، حتما به کشورشان باز خواهند گشت، همانطور که این موضوع را ما در پناهندگان عراقی دیدیم و به محض اینکه صدام سقوط کرد اکثر آنها به عراق بازگشتند.
اگر امکان دارد کمی در مورد ریز برنامههای «برنامه جهانی غذا» توضیح دهید، برنامههایی مثل پیادهروی سالانه، غذا در برابر سرمایه یا کمپین آخری که برنامه جهانی درنظر گرفته است به نام «به صفر رساندن گرسنگی»، این برنامهها به چه شکلی انجام میشود و درحال حاضر کدامیک فعال هستند؟
نگار گرامی: فعالیتهای ما دو وجه دارد: کمکرسانی و اطلاعرسانی. یکسری از این برنامهها مربوط به وجه اطلاعرسانی برنامه جهانی غذا میشود. مثلا برنامه پیادهروی سالانه به این شکل است که یک روز در سال تمام مردم دنیا پیادهروی کنند و صرفا به منظور اطلاعرسانی در مورد گرسنگی این برنامه اجرا میشود.
دارا دربندی: برنامه پیادهروی با نام «Walk The Word» شناخته میشود و اوج این برنامه بین سالهای ٢٠٠٥ تا ٢٠٠٨ بود، این برنامه به مرور خیلی کوچک شد. در هر سازمانی باتوجهبه جامعه و فضای موجود هر چندسال یک بار برنامهها تغییر میکنند، مثلا برنامه پیادهروی درحال حاضر هم وجود دارد اما خیلی کم است. این برنامه جزو اولین کمپینهای برنامه جهانی غذا بوده است. این کمپین بعدها به کمپین «فنجان قرمز» تبدیل شد و آخرین کمپین ما هم کمپین «به صفر رساندن گرسنگی» است. کمپین دیگری که داشتیم کمپین شیر بود که چهار سال اجرا شد و سالگذشته آخرین سال آن بود، در این کمپین ما دانشآموزان را تشویق به مصرف شیر میکردیم. کشور ایران یکی از بزرگترین کمپینها شیر مدارس را داشت. امسال ما هدفمان را گذاشتهایم روی کمپین به صفر رساندن گرسنگی.
اگر امکان دارد کمی درمورد اهداف این کمپین توضیح دهید، آنطور که میدانم این کمپین ٥ هدف را مشخص کرده است، هرکدام از اینها به چه مبحثی اشاره دارد و به چه علت درنظر گرفته شده است؟
نگار گرامی: هدف اول این کمپین، رشد طبیعی کودکان زیر دوسال است، یک دوره سهماهه وجود دارد که به آن دورانطلایی رشد کودک میگویند، یعنی از زمان تولد تا هزار روز اول زندگیاش، کودک در این دوره زمانی باید تغذیه مناسب و کافی داشته باشد.
اهداف دوم تا چهارم این کمپین یعنی دسترسی کافی به غذا در سراسر سال، پایداری سیستم غذایی و افزایش ۱۰۰درصدی تولید و درآمد فروشندگان خرد؛ به مباحث توسعهای برمیگردد، دسترسی یکی از مشکلاتی است که ما با آن روبهرو هستیم، در رابطه با معضل غذا دو حالت وجود دارد؛ یا غذا وجود ندارد که ما باید غذا را تأمین کنیم و حالت دیگر این است که غذا وجود دارد اما افراد به آن دسترسی ندارند، بهعنوان مثال در رابطه با سوریه تعداد زیادی از افراد به کشورهای همسایه پناه بردهاند مثلا در اردن بازارها وجود دارد اما امکان دسترسی برای پناهندگان سوری وجود ندارد چون منابع مالی ندارند. در مناطقی از این دست بهجای اینکه ما غذا ببریم، به پناهجویان کوپن میدهیم، البته دیگر به شکل کاغذی و سنتیای که ما بهیاد داریم نیست، این کوپنها کارتهای اعتباری هستند که سهمیه هر فرد در آن مشخص شده است و مردم میتوانند با این کارتهای اعتباری خرید کنند. ما با کشاورزها هم کار میکنیم چون منابعغذایی باید در دنیا تأمین شود و سیستمهای تولیدی هم باید پایدار باشد به این معنا که با توجه به شرایط اقلیمی ما باید کشاورزیمان را هم به شکلی پیش ببریم که سیستم پایدار بماند و خللی در آن وارد نشود. در این رابطه سعی میکنیم که حتی کشاورزان خرد هم در تمام طولسال به بازار فروش دسترسی داشته باشند. در همین راستا ما چیزی داریم به اسم خرید در برابر توسعه، در این رابطه مستقیما با کشاورزان خرد در ارتباط هستیم و برایشان امکاناتی را فراهم میکنیم تا اطمینانخاطر داشته باشند همیشه خریداری برای محصولاتشان وجود دارد و این کار باعث میشود تا کشاورزان سر زمینهایشان بمانند و به کارشان ادامه دهند.
هدف پنجم این کمپین یعنی به صفر رساندن اتلاف و ضایعاتغذایی است، که کاهش هدررفتن غذا در جهان را نشانه گرفته است. ببینید به اندازه تمام انسانهای روی زمین غذا وجود دارد اما این غذا به آنها نمیرسد و یکی از دلایل آن اسراف و هدررفتن غذا است. خیلیها از ما میپرسند که چگونه میتوانند به برنامه جهانی غذا کمک کنند، بهنظر من یکی از کمکها این است که همه ما از خودمان شروع کنیم، اگر ما اسراف نکنیم و سعی کنیم از میزان غذایی که در اختیار داریم درست استفاده کنیم، قطرهای است در جامی خیلی بزرگ اما میتواند بسیار سودمند باشد. من فکر میکنم حداقل در ایران مردم درمورد هدر دادن خیلی آگاه شدهاند و دور ریز غذای ما در کشور بسیار کاهش یافته است اما همچنان کم هم نیست و به همین خاطر است که هنوز با چالش گرسنگی روبهرو هستیم و نیاز به مشارکت همگانی داریم. در این خصوص ما قبلا هم کمپینهایی داشتهایم، مثلا کمپینی بود که در رستورانهای سطح تهران برگزار شد، در این کمپین از مشتریها میخواستیم که بخشی ازهزینه غذایشان را به برنامه جهانی غذا اهدا کنند که هم خودشان از غذا لذت ببرند هم اینکه فرد دیگری را سیر کنند. کمپینهایی مثل این در سطح دنیا هم برگزار شده است مثلا در برخی کشورها، رستورانها، غذایهای باقیماندهشان را به مراکز نگهداری از گرسنگان اهدا میکنند.
من جایی مطالعه میکردم که برنامه جهانی غذا علاوهبر تمایل به همکاری با نیروهای داوطلب، راغب است که با NGOها در ارتباط باشد و از کمکهای آنها استفاده کند، این کمکها به چه صورتی میتواند باشد و آیا در ایران تابهحال صورت گرفته است؟
نگار گرامی: درحالحاضر در ایران ما تنها درخصوص پناهندگان فعالیت میکنیم، اما مثلا در شرایط بحران ما با هلالاحمر همکاری داریم، اگر ان.جی. اویی در این زمینهها فعالیت داشته باشد و بتواند به ما کمک کند، از این موضوع استقبال میکنیم، اما درحالحاضر حیطه فعالیت ما با وزارت کشور است و ان.جی. اوهایی هم هستند که درخصوص مسائل مربوط به پناهندگان فعالیت میکنند که ما با آنها همکاری میکنیم. مثلا ان.جی. او ی «DRC» که یک ان.جی. او ی بینالمللی است و در ایران حضور دارد با ما همکاری میکند یا با سازمان فنیوحرفهای درخصوص حرفهآموزی همکاری داریم.در زمان بحران بهدلیل اینکه هلالاحمر ارگانی است که با مسائل مربوط به بلایای طبیعی درگیر است، با هلالاحمر مشارکت داریم. مثلا در زلزله بم ما حضور داشتیم و در روزهای اول که شرایط بحرانی بود کمکها بهوسیله هواپیما به ایران وارد شد، در ١٠ روز اول به دلیل اینکه شرایط پختوپز وجود نداشت، بیسکویتهای پرانرژی بین آسیبدیدگان توزیع شد که وظیفه توزیع برعهده هلالاحمر بود. درخصوص همکاری با NGOها و افراد هم ما در زمان طراحی کمپینها فراخوان میدهیم که مردم میتوانند کمک کنند مثلا تمام پوسترهای ما توسط گرافیستها به شکل داوطلبانه طراحی میشود که با ما در ارتباط هستند. تمام کمپینهای ما بهصورت محلی برگزار میشود که مردم میتوانند مشارکت داشته باشند، ما دوست داریم با توجه به فرهنگ خودمان کمپینهایمان طراحی و اجرا شود.
دارا دربندی: ما دفتر کوچکی داریم، تعداد افرادی که در این دفتر حضور دارند ١٥ نفر است. کارهایی که انجام میدهیم مثل طراحی گرافیکی، بعضی از امور مربوط به سایت، کارهای ویدیویی، فیلمبرداری، عکاسی، ترجمه فیلمها، برگزاری کنسرت و نمایشگاه نقاشی و خیلی از کارهای دیگر بهصورت داوطلبانه توسط مخاطبانمان انجام میشود.
راههای دستیابی به اطلاعرسانی شما چگونه است؟
دارا دربندی: راههای اطلاعرسانی ما از طرق مختلف است؛ یک وبسایت فارسی داریم که دوست داریم مردم هم در معرفی آن به ما کمک کنند تا فارسیزبانان هم از برنامهها و اهداف ما مطلع شوند. شبکههای اجتماعیمان نیز فعال و بهروز هستند و اخبار ما در این شبکهها اطلاعرسانی میشود. همچنین نشریات داخلی هستند که چیزی حدود ٣٠مجله، روزنامه و ماهنامه، با ما درارتباط هستند و در طول سال دو یا سه رخداد فرهنگی هنری داریم که در آنها بحث اطلاعرسانی را انجام میدهیم و آخرین برنامه ما هنر انساندوستی بود که در آن بالای ١٠٠ اثر جمعآوری و به مدت یکماه در فرهنگسرای نیاوران برای فروش گذاشته شد و چیزی حدود ٥٠هزار دلار جمعآوری کردیم که صرف هزینههای ما در داخل ایران شد، مثل خریداری غذا برای پناهجویان و... برنامههای اینچنینی، هم بهمنظور جذب منابع است و هم اطلاعرسانی.
نیروهای داوطلب چگونه میتوانند در تعامل با شما باشند؟
نگار گرامی: به دلیل کوچکبودن دفتر ما، همیشه از حضور نیروهای داوطلب استقبال میکنیم، مثلا ما در بازارچههای خیریه حضور داریم و آنجا افرادی هستند که به آنها آموزش میدهیم و آنها بهصورت داوطلبانه فعالیت میکنند، به عناوین و اشکال مختلف ما نیروی داوطلب داریم، مثلا هنرمندانی که آثارشان را به ما اهدا میکنند.
حوزههایی که مردم میتوانند به شما کمک کنند چیست؟
دارا دربندی: در زمینههای هنری و گرافیکی، بحث عکاسی و فیلمبرداری.
برای ترویج فرهنگ داوطلبی و تعامل با آنان چه کردهاید؟
نگار گرامی: بهنظر من داوطلبان یک نیروی بالقوه بسیار بزرگ هستند، اگر بشود این نیروها را جمعآوری کرد و به آنها جهت داد بسیار میتوانند تاثیرگذار باشند. یکی از بزرگترین ارگانهایی که در این زمینه فعالیت میکند، هلالاحمر است. بخش نیروهای داوطلب هلالاحمر نهتنها در ایران بلکه در منطقه زبانزد هستند. مثلا همکاران ما که از دفتر مرکزی به ایران آمدند از سیستم داوطلبی هلالاحمر ایران الگوبرداری کردند، چون در کشورهای دیگر تعداد نیروهای داوطلب به اندازه ایران نیست. در بیشتر اوقات در همه روزهای سال به نیروی داوطلب نیاز نیست و در زمان خاص هم امکاناتی که بهصورت معمول هر ارگان دارد، کافی نیست، پس نیروی داوطلب نیاز است. داوطلبان نیروهای موقتی هستند که وارد عمل میشوند و کاری انجام میدهند و به حالت اول باز میگردند.
بهنظر من برای گسترش فرهنگ داوطلبی باید آگاهیرسانی کرد و از طرف دیگر افراد را تشویق کرد تا مسئولیت اجتماعیشان را جدی بگیرند و تمایل داشته باشند تا در راستای مسئولیت اجتماعی قدم بردارند.
دارا دربندی: بهنظر من هم مهمترین راهحل برای گسترش فرهنگ داوطلبی، فرهنگسازی است، هرکسی وظیفه دارد این کار را انجام دهد، تفاوتی ندارد هرکسی با هر شغلی میتواند فعالیتهای داوطلبانه داشته باشد. هرکسی میتواند مشارکت داشته باشد به شرطی که فرهنگسازی انجام شده باشد.
آیا فراخوانی برای فعالیتهای خود ندارید؟
دارا دربندی: در پایان میخواهم از هرکسی که تمایل دارد در راستای اهداف ما فعالیت کند، دعوت کنم تا به هر شکلی که میتواند به برنامه جهانی غذا کمک کند، این کمک به هر شکلی میتواند باشد؛ چه بهصورت نقدی و چه بهصورت فعالیتهای داوطلبانه و این کمکها از طرف هر شخصی میتواند باشد، چه اشخاص حقیقی و چهحقوقی مثل شرکتها و سازمانها. ما موضعمان درقبال شرکتها برنده- برنده است، ما تنها بهعنوان یک خیریه به سازمان نگاه نمیکنیم، ما از شرکتها دعوت میکنیم که ضمن شرکت در کمپینهای بشردوستانه ما و انجام مسئولیت اجتماعیشان، تبلیغاتی هم برای شرکتشان انجام دهند. بحث کمکها همیشه دوطرفه است و به شکلی نیست که فقط هزینههای ما فراهم شود و تنها منافع خودمان را مدنظر قرار دهیم. ما آمادگی داریم به فراخور فعالیت هر شرکت یا سازمانی برایش کمپین طراحی و اجرا کنیم.
نگار گرامی: در ابتدای صحبتهایم اشاره کردم که ما در ٧٥کشور دنیا پروژه فعال داریم، در میان این کشورها ایران تنها کشوری است که کاملا توسط کارمندان محلی اداره میشود. معمولا در آژانسهای سازمان ملل حداقل یکی خارجی وجود دارد اما برنامه جهانی غذا تنها آژانسی است که کاملا توسط کارمندان محلی اداره میشود و این موضوع مایه افتخار ما است.