Iranian Agriculture News Agency

در گفت‌وگو با استاد دانشگاه تبریز بررسی شد؛

تجارت جایگزین کشاورزی راهکاری برای احیای دریاچه ارومیه/ دریاچه ارومیه برای احیاء به حدود 30 میلیارد مترمکعب آب در 10 سال آینده نیاز دارد

وضعیت ویژه دریاچه ارومیه و بحرانی که به‌نظر می‌رسد امسال با یاری آسمان کمی میل به کاهش گذاشته است، این روزها شاهد احیای اما و اگری آن است، اما بررسی‌ها نشان می‌دهد تصمیمات درستی نظیر توقف توسعه سدسازی، رهاسازی آب بیشتر از سدها و لایروبی مسیر اصلی رودها به دریاچه اثر مثبتی داشته است.

تجارت جایگزین کشاورزی راهکاری برای احیای دریاچه ارومیه/ دریاچه ارومیه برای احیاء به حدود 30 میلیارد مترمکعب آب در 10 سال آینده نیاز دارد


وضعیت ویژه دریاچه ارومیه و بحرانی که به‌نظر می‌رسد امسال با یاری آسمان کمی میل به کاهش گذاشته است، این روزها شاهد احیای اما و اگری آن است، اما بررسی‌ها نشان می‌دهد تصمیمات درستی نظیر توقف توسعه سدسازی، رهاسازی آب بیشتر از سدها و لایروبی مسیر اصلی رودها به دریاچه اثر مثبتی داشته است؛ هرچند به پدیده خشکسالی دریاچه ارومیه القابی نظیر "تراژدی منابع مشترک" اتلاق شده است، اما گزارش‌ها حاکی است در کنار تجارب شکست حوزه مدیریت دریاچه کالیفرنیا در آمریکا و آرال در آسیای مرکزی، تجارب موفقی نیز در اروپای شرقی برای احیای دانوب، تقسیم آب رود سند بین پاکستان و هند نیز وجود دارد.

درباره اما و اگرهای دریاچه ارومیه به‌ویژه چگونگی احیای دریاچه با کمک راهکارها و الگوهای جهانی با دکتر مهدی ضرغامی، محقق و استاد دانشگاه تبریز به گفت‌وگو نشسته‌ایم.


وضعیت دریاچه ارومیه را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

تراز آب دریاچه در حال حاضر در حدود سه متر زیر حداقل تراز مورد نیاز برای زنده ماندن قرار دارد؛ لذا برای احیای آن حداقل طی 10 سال آینده هر سال حدود سه میلیارد مترمکعب باید آب وارد دریاچه شود.


اقدامات صورت‌گرفته چقدر در حل بحران و جلوگیری از مرگ دریاچه مؤثر بوده است؟

یکی از اثرات مثبت اقدامات سال‌های اخیر ستاد احیای دریاچه ارومیه، متولیان آب، دانشگاهیان و فعالان زیست‌محیطی ایجاد فضای "گفتمان آب" یا " Water Diplomacy " بوده که این خود یک موفقیت بزرگ است. در واقع به کمک این تلاش‌ها نگرش به آب از دید صرفاً ابزاری و مادی به یک دید جامع نزدیک شده است. برای بنده به‌ عنوان یک هیأت علمی در دانشکده مهندسی، اهمیت مسائل اجتماعی تصمیمات و تبعات زیست محیطی سیاست‌های آبی مهم شده است. همچنین برای یک محقق در دانشکده های اقتصاد و جامعه شناسی، تأثیر میانگذر روی کمیت و کیفیت آب دریاچه یک سوال شده است. این تلاش برای هم‌افزایی دانش بین رشته‌ای یک موفقیت مهم برای کشور است که آثار آن در سال‌های آینده به‌صورت ثروت از قبیل صدور خدمات مهندسی بروز خواهد کرد.

در کوتاه‌مدت نیز تصمیمات درستی مانند توقف توسعه سدسازی، رهاسازی آب بیشتر از سدها و لایروبی مسیرهای اصلی رودها به دریاچه اثر مثبتی داشته است. در نتیجه این اقدامات- که جای تشکر دارد - در اثر بارندگی سال آبی 95 (که نسبت به سال آبی 94 کمتر هم بوده) آب بیشتری به دریاچه وارد شده و حدود 80 سانتی‌متر باعث افزایش تراز دریاچه شده است. البته آمار دقیق این اعداد در سایت ستاد احیای دریاچه ارومیه و مراجع دیگر درج شده است.


تجربه مشابهی در کشورهای خارجی پیرامون دریاچه وجود دارد؟ این مسئله چگونه مهار شده است؟

مسئله دریاچه ارومیه یک مسئله عمومی مدیریت منابع طبیعی است، این مسئله به صورت‌های مختلف در طول زندگی بشر در جاهای مختلف دنیا اتفاق افتاده است. منابع طبیعی اغلب به‌خاطر توسعه بی‌رویه دچار عارضه‌ای به نام "تراژدی منابع مشترک" می‌شوند. برای بیان ساده این مطلب یک مثال عرض می‌کنم. فرض بفرمایید که یک بسته شکلات روی میز پذیرایی برای مهمانی عصر گذاشته شده و چند تا بچه شلوغ هم در آن منزل بازی می‌کنند. با توجه به رقابتی که بین آنها ایجاد می‌شود، هرکدام سعی خواهند کرد که تعداد بیشتری را بخورند. حال برای مهمانی که عصر به منزل می‌آید چیزی باقی نمی‌ماند.

درباره دریاچه ارومیه، رقابت مشترک بین سه استان برای برداشت منابع آب، منابع بسیار کمی برای محیط زیست و دریاچه واگذاشته است. همانطور که برگرداندن شکلات‌ها به ظرف پذیرایی کار سختی است لذا کاهش برداشت آب توسط بخشهای مختلف از جمله کشاورزی به نفع دریاچه نیز خیلی سخت می باشد! در جاهای دیگر دنیا هم این مساله پیچیده وجود داشته و حتی بیشتر اوقات شکست خورده است. مثلاً مدیریت دریاچه چاد در آفریقای مرکزی، مدیریت دریاچه اونز در کالیفرنیا آمریکا و به نوعی دریاچه آرال در آسیای مرکزی. البته تجربیات موفقی هم در این زمینه بوده است. منظور از تجربیات موفق بیشتر این است که سعی شده حالت تخریبی اکوسیستم تشدید نشود، وگر نه احیای کامل به نوعی معنی ندارد. در مورد تجربیات موفق می‌توان مدیریت رود دانوب (سرشاخه تیزا) در اروپای شرقی، تجربه مدیریت دریاچه آب شیرین بین آمریکا و کانادا و تقسیم آب رود سند بین پاکستان و هند را نام برد. تجربیات موفق و شکست‌خورده دیگری در کتاب Governing the Commons نوشته خانم الینور استروم (برنده نوبل، متوفی 2012) به‌خوبی تشریح شده است.


طرح نه‌کاشت و به‌کاشت چقدر قابلیت اجرا دارد؟

کشور استرالیا در یک مورد اخیر برای خرید حق‌آبه از بخش کشاورزی جهت احیای رود مورای-دارلینگ سه میلیارد دلار استرالیا پول خرج کرده است. طرح "نه‌کاشت" به همین منظور طراحی شده بود که به‌خاطر مخالفت برخی نمایندگان محلی حوضه دریاچه ارومیه لغو گردید. اما می توان با اطمینان طرح "به‌کاشت" و همچنین "کم‌کاشت" را به صورت پایدار اجرا کرد. منظور از این دو روش تخصیص آب کمتر و در نتیجه تلاش کشاورز برای کم آبیاری، تغییر نوع کشت، یا کاهش زمین مورد کشت است. در این حالت کشاورزی تعطیل نشده و مدیریت مزرعه در دست کشاورز باقی می‌ماند. در عین حال موفقیت این طرح‌های احیا نیازمند چند عامل و ضابطه مهم هست:

- تقویت تشکل‌های محلی و برگزاری انتخابات شفاف بین آنها

- حسابرسی دقیق منابع آب در هر منطقه کشاورزی و نظارت محلی روی آن توسط تشکل‌ها

- تعیین دقیق حق‌آبه‌های سنتی و اجازه خرید و فروش آنها (با شرط حسابرسی)

- مذاکره دولت با نمایندگان تشکل‌ها (و نه رودرو با 500 هزار نفر کشاورز اطراف دریاچه!)

- تعیین فقط و فقط یک نهاد برای مراجعه متقاضیان خدمات بهبود آبیاری.


برای جلوگیری از مرگ دریاچه چقدر می‌توان از ظرفیت بین‌المللی استفاده کرد؟

این پرسش بسیار مهم و به جایی است. توسعه همکاری با کشورهای دیگر و کسب تجربه آنها هم می‌تواند به حل مسائل ما کمک کند و هم وسیله‌ای برای انتقال تجربیات و فرهنگ غنی دینی - ملی ما باشد. برای حل مسئله دریاچه ارومیه پرسش مهمی که از کشورها و نهادهای موفق در زمینه مدیریت منابع طبیعی می‌توان داشت، آموزش و تبیین چگونگی حکمرانی موثر آب (روابط صحیح نهادها) برای بهبود اقتصاد مردم، برابری اجتماعی در تخصیص آب و پایداری زیست‌محیطی است. به‌عنوان یک گام، دانشگاه تبریز یک نشست بین‌المللی در اسفندماه 94 برگزار کرده و مساله پیچیده دریاچه ضمن بازدید محلی برای 11 دانشمند از جهان اسلام و 70 متخصص داخلی مطرح گردید. بعد از جمع‌بندی جلسه مطالب مهم زیر از تجربیات ارایه شده ارائه می شود:

- کشور اردن در سال در حدود یک میلیارد دلار از پتاس ( Potash ) بحرالمیت (دریاچه شور) تولید و صادرات دارد. فلسطین اشغالی نیز از همین دریاچه پنج میلیارد دلار درآمد دارد. تصویر هوایی از این منطقه در شکل زیر ارائه شده است.


www.deadseapower.com


- پاکستان برای کشاورزان، مدرسه عملی ترویج ( Farmers Field School ) بنا نهاده است. در واقع با توجه به سن بالای کشاورزان آموزش کلاسیک آنها بسیار سخت بوده؛ لذا کار عملی در مدارسی این‌گونه اثربخش بوده است. در این مدرسه کشاورزان به‌صورت عملی با گونه‌های جدید برای کشت و روش عملی آبیاری بهینه آشنا می‌شوند.


www.agrihunt.com/recent-researches


- برای اشتغال‌زایی و معیشت جایگزین در حوضه دریاچه ارومیه دولت باید نقش تسهیل‌گری داشته باشد نه تصدی‌گری. در واقع دولت می‌تواند با تکیه بر حکمت راهکارهای نویی را برای مردم ایجاد کند (داستان تقسیم ارثیه 17 شتر بین سه نفر به نسبت‌های یک‌دوم، یک‌سوم و یک‌نهم و مسئله قضاوت حکیمانه امام علی (ع) بعد از افزودن یک شتر مجازی به مجموع و تقسیم مجدد).

- فاصله اجتماعی زیاد (شامل درآمد، تحصیلات، دسترسی به منابع) مانع ایجاد شغل‌های مهم و مؤثر خواهد بود؛ لذا تأمین عدالت اجتماعی خود نقش خیلی مهمی در احیای پایدار دریاچه دارد.

- تا زمانی که کشاورزان منفعت مؤثری در تغییر/ اصلاح شغل نبینند همکاری نخواهند کرد.

- نقش زنان در احیای دریاچه به‌ویژه در فرهنگ‌سازی و اشتغال‌زایی بسیار مهم است.

- گسترش شغل تجارت ( Trade ) در این منطقه بیشتر می‌تواند موفق باشد تا شغل کشاورزی.

- وحدت رویه بین همه نهادهای فعال برای احیای دریاچه امری حیاتی است./

F-950219-01

انتهای پیام

دیدگاه تان را بنویسید